وبلاگ کوهنوردی نیشابور و نیشابوری ها

<--به اولین وبلاگ ورزشی نیشابور و جامع ترین باکس اطلاعاتی کوهنوردی نیشابور خوش آمدید-->

وبلاگ کوهنوردی نیشابور و نیشابوری ها

<--به اولین وبلاگ ورزشی نیشابور و جامع ترین باکس اطلاعاتی کوهنوردی نیشابور خوش آمدید-->

تحلیلی بر فردگرایی در کوهنوردی

فرد گرایی را به وابستگی به یک شخص یا یک جریان فکری نشات گرفته شده از یک یا تعداد محدودی اندیشه اطلاق می کنیم.
اداره و مدیریت مجامع و تشکل های انسانی بدلایلی همچون تعدد کمی و کیفی امورات حال حاضرزندگی بشر نیاز به حضور ، همفکری و جنسیت های گوناگونی از تفکر دارد ، انجام کامل و بی نقص این امور در کلیه جوانب زندگی بشری همواره مورد توجه همگان از جمله مدیران و کارمندان هر مجموعه ای بوده و هست و همین خود دلیلی خوب برای اجتماع تفکری انسان ها در تمامی این مجموعه های انسانی می باشد. جمله معروفی است که می گوید همه چیز را همگان دانند و همگان هنوز نیامده اند. حال یک سوال؟
چرا کوهنوردی با وجود متفکران زیادی در این عرصه دچار بیماری فرد گرایی شده؟

 افراد یا به نوعی جریانهای فکری که در کوهنوردی عامل این بیماری می باشند گاها بیش از چند رشته فکری می شوند که در ابتدا  بدلیل قدرت و تفکر قوی ای که بر محدوده این چند جریان حاکم است عموما دیگران در آن غرق می شوند و یا دیگر جریان ها خوبخود محو و بی اثر می مانند.

جدید الورود بودن ، نداشتن تفکری ریشه ای برای پیوستن به جمع طبیعت گردان ، نداشتن ریشه ای قوی برای تفکر که ریشه در مذهبی بودن جامعه ایران دارد و همچنین احساس دین کردن به این جریان ها به خاطر لطف هایی که ریشه در تفکری به خاطر زیر دین بردن جوانان دارد (البته از حق هم نگذریم بزرگ منش بودن پیشکسوتان و بزرگان هم بی تا ثیر در این امر نیست) از مهمترین عوامل ایجاد این فردگرایی ها می شود.
در برنامه ها کلیه امور را بدست شخص خاصی سپرده می شود و گروه به هیچ عنوان خود را درگیر مسائلی همچون تعیین خط مشی برنامه و یا رفع مشکلات احتمالی نمی کند. همین امر باعث می شود تا سرپرست اسمی و واقعی دو نفر باشند
این جریان ها خواسته یا ناخواسته دارای قدرتی شده اند که جوانتر ها خواسته یا ناخواسته قدرت تفکر خویش را در رویارویی با ایشان از دست می دهند و سر رشته امور را کاملا به دست آنها می سپارند.
نمونه هایی از این فرد گرایی های پیش پا افتاده مانند :
دوستان و زحمت کشانی در گروه ها و باشگاه ها بوده اند که با رفتن شخص خاصی ایشان نیز حتی پا در آن مجموعه نمی گزارند
اجزه گرفتن برای شرکت کردن در یک دوره یاکلاس
کسب اجازه برای کوه رفتن بدون بعضی بزرگان
حتی برای ساعت حرکت یک برنامه اجازه گرفته می شود.
.
.
.
و نمونه های بسیاری که همگان اگر کمی کلاه خود را قاضی کنند حتما شاهد آن خواهند بود.
مضرات این فرد گرایی هم اکنون در کوهنوردی در سطح شهرستان ها و حتی پایتخت نمایان شده اند مانند زمانی که برنامه ها بدون حضور شخصی و یا بدون پشتیبانی آنان کنسل می شوند و یا هنگامی که قدرت تفکرات سرپرست برنامه ای به دلیل نداشتن تجربه منجر به ایجاد حادثه و یا ناکام ماندن برنامه می شود.
حال زمانی را متصور شوید که این اشخاص را از دست بدهیم : سطح کوهنوردی تا کجا نزول خواهد کرد؟ کوهنوردان باقی مانده به چند دسته و گروه تقسیم خواهند شد؟