کوه و کوهنوردی(محمدباقر عیوضی)

دوستان عزیز برای بازدید از صفحه فیسبوک اینجانب می توانید روی لینک زیر کلیک نمایید:

https://www.facebook.com/mohammadbagher.eivazi

یاد می بردمان/ پنداشتیم به خود می رویم / برباد شدیم (مریم حیدرزاده ) .

صعود به : (قله شاه معلم ) 94/2/4
چندین بار در فصول مختلف به این قله صعود کرده ام و از این کوه لخت و عور و چغر خاطره ها دارم . جذابیت و مشخصه صعود به این قله اینستکه : ابر و باد و مه و خورشید و بارش باران و تگرگ و رعد و برق و سوز و سرما و ... همه را در بر می گیری ! مخصوصا باد های شدید که جسم کوه نورد را بلند می کند و به زمین سرد و خشن می کوبد ! ( مهم نیست زمین بخوری مهم اینستکه بعد از زمین خوردن بپا خیزی ) و کشان کشان به هر طرف می کشاندت و اختیار را از تو می گیرد و باید با آن دست به یقه شد و سینه ستبرکرد و بر قدرت و نیروی باد آن که اکثرا هم از روبرو است و ممانعت می کند از پیشروی و دسترسی به قله هر چند صد متر مانده به قله که نیمه کاره بماند و تاب و توان را از تو بگیرد ! ولی با مبارزه و سر سختی و افت و خیز و تحمل شرایط و بکار بردن روشهای مختلف ! عاقبت به شما اجازه می دهد که لحظه ای برتارک آن میهمان شوی ! واگر بشود عکسی به یادگار بگیری ! گرچه کمتر عکسی هیبت و شدت باد و آزار آن را نشان می دهد ! مگر فیلمبرداری که آنهم با این اوضاع کاری است کارستان ! و ممکن است دوربین را از دست بدهی و یا بزمین بزند و بشکند ( پار سال عینکم را باد برد و امسال کلاه و دستمال گردنم را ! و حتی چوب دست را و کمتر جانور و پرنده و جنبنده ای را در آن جا دیدیم ! باین اوصاف دست در دست هم به قله رسیدیم و مزه داد سختی های این بارش !

همچنین همراهان عزیز می توانند به وبلاگ کوهستان به آدرس زیر مراجعه نموده و گزارش برنامه و عکسهای بیشتری را مشاهده نمایند:

http://zakroos.persianblog.ir/post/724/

کوه نورد جسور و توانمند و فهیم کشورمان باعث افتخار ایرانزمین شد.

رضاجان خسته نباشی .

نوروز بمانید که ایام شمایید!

آغاز شمایید و سرانجام شمایید!

آن صبح نخستین بهاری که ز شادی

می آورد از چلچله پیغام، شمایید!

آن دشت طراوت زده، آن جنگل هشیار

آن گنبد گردنده ی آرام شمایید!

خورشید گر از بام فلک عشق فشاند،

خورشید شما، عشق شما، بام شمایید!

نوروز کهنسال کجا غیر شما بود؟

اسطوره ی جمشید و جم و جام شمایید!

عشق از نفس گرم شما تازه کند جان

افسانه ی بهرام و گل اندام شمایید!

هم آینه ی مهر و هم آتشکده ی عشق،

هم صاعقه ی خشم بهنگام شمایید!

امروز اگر می چمد ابلیس، غمی نیست

در فن کمین حوصله ی دام شمایید!

گیرم که سحر رفته و شب دور و دراز است،

در کوچه ی خاموش زمان، گام شمایید!

ایام ز دیدار شمایند مبارک

نوروز بمانید که ایام شمایید!

تلنگری دیگر ...

در این چند ساله کوه نوردی ام،چندین مورد حادثه در کوهستان برایم پیش آمده و ضایعات و صدمات جسمی فراوانی عایدم شده ولی به نسبت بزرگی اتفاق به خیر گذشته (یعنی زنده مانده ام) و شکر خدا به همنوردانم آسیبی نرسیده و ضربه روحی نخورده ام و گاهی سپر بلا ! که فبها !!

در تاریخ 8/12/93 در یک برنامه ترکیبی با هوایی عالی، سبکبال و خوش خوشک بعد از صعود چند مرحله دست به سنگ به کارگاهی طبیعی در تاقچه رسیدم و آن را آماده،خوشبختانه ! خود حمایتی هم زدم . مسیر و مراحل بالا را دیدی زدم، کسی در حال صعود نبود !! داشتم با همنوردم که به مسیر آشنا نبود صحبت می کردم و راهنمایی های لازم که یک مرتبه ضربه ای با شدت به طرف راست بدنم وارد و تعادلم را به هم زد و دردی مهلک در قسمت انتهایی رانم احساس و لرزشی شدید و شوکی به تمام بدنم وارد شد. اگر خود حمایت نداشتم ؛مسلما به عمق دره پرت میشدم ولی گویا مشیّت اینگونه نبود و به نسبت حجم سنگ و وزن و شدت ضربه اگر هر نقطه دیگری از بدنم بود،قطعا ضایعه و صدمه می توانست شدیدتر و مرگ آور باشد.

به هر صورتی بود، بعد از مدت زمانی که به خود آمدم و پی بردم که به نفرات هم طنابم اصابت نکرده و سر و صداهایی که ایجاد شد،مشخص گردید در بالا دست و انتهای دیواره تیمی در حال پایین آمدن برای ورود به غاری بودند و سنگ بزرگی جدا شده و تکه ای از آن به طرف من کمانه کرده و مابقی سنگهای ریزشی، خوش بختانه به نفرات کوه نورد و کوه رویی که در پایین دست دیواره در حال کوهپیمایی و عبور بوده اند صدمه نزده !

این اتفاق تلنگری دیگر و حکمتی در آن بوده که بمانم تا چگونه روزی دیگر... و تلاشی دیگر... و سانحه ای دیگر...و به نحوی دیگر و حرکت من هم پایان پذیرد و به سکون زمینی بیانجامد.

ولی بخش دیگر و با ارزش تر این اتفاق که نصیبم شد :

در این مدت که به ناچار طول درمان و دوره نقاهت را می گذرانم و دوری از کوه برایم جان گداز و بسیار سخت است ولی دلجویی و مرام و مسلک و منش و حمیّت کوه نوردان و همنوردان که با حضور و نفس گرمشان مددکارم شدند و رایحه کوه را به کاشانه ام آوردند، به مهد کوهستان، آفرین گفتم که این گونه انسان های پاک و بی آلایش و والایی را پرورانده که در روز تنگ، یار و یاور و حمایت های مطمئنی برای دوستان و همنوردانشان هستند. که بدین وسیله کمال تشکر و سپاس را از این بزرگواران دارم و خواهانم که در طول زندگی با برکتشان هیچ گاه اتفاق ناگواری برایشان پیش نیاید. و دوستان و عزیزان دیگری که به نحوی گرفتار و صدماتی دیده ( مخصوصا همنورد عزیزمان منصور شاه ویسی ) و از ورزش مورد علاقه شان به دور مانده اند هر چه زودتر به یاری خدا شفا و به صحنه ورزش و کوهستان به سلامت بر گردند !

در همین روزها یکی از کوهنوردان ارزشمند و با اخلاق خوب دیار خراسان (از گروه کوهنوردی پویا) «مجتبی گوهری» با حادثه مواجهه و متاسفانه درگذشت ! که بدین وسیله به جامعه کوهنوردی و خانواده ایشان تسلیت گفته و نام و یادشان را گرامی می داریم .

کُشته گر خواهد تو را این چرخ کج        مرگ با عزت به کوهساران نکوست

** نظر به فرا رسیدن بهار زودرس و جدا شدن سنگها از بدنه اصلی کوهها،لزوم رعایت اصول ایمنی و موارد هشدار و احتیاط را مدنظر داشته باشیم.

« با آرزوی سالی پویا و با نشاط همراه با سلامتی برای همه کوهنوردان عزیز !»

مطلبی برگرفته از کوهنامه مانگ هلات شماره ۹ که در سال ۱۳۶۴ به چاپ رساندم...

و اکنون:

 راستی چرا پرندگان و کلاً حیوانات، آن چنان که در گذشته لانه و کاشانة خود را با شناخت به عوامل مختلف محیطی( محافظت از بهمن، سیل، باران ، دوری از دسترسی جانوران، شکارچی و...) انتخاب       می کردند  و می ساختند دیگر چنین نیستند. حتی به گونه ای که انسان شکارچی  و باهوش برای رسیدن به آنها با مشکلات فراوانی مواجه می شد و گاهی نیز دسترسی به آن ها غیر ممکن می نمود. ولی این زمان یا دست به خودکشی می زنند و یا ابتکار و خلاقیت اجدادشان را  از دست داده اند . به اصطلاح «خرفت» شده اند .

ريشه در اعماق اقيانوس دارد - شايد -

اين گيسو پريشان كرده

بيد وحشي باران .

يا ، نه ، دريايي است گويي ، واژگونه ، بر فراز شهر ،

شهر سوگواران .

هر زماني كه فرو مي بارد از حد بيش

ريشه در من مي دواند پرسشي پيگير ، با تشويش :

رنگ اين شب هاي وحشت را

تواند شست آيا از دل ياران ؟

چشم ها و چشمه ها خشك اند .

روشني ها محو در تاريكي دلتنگ ،

همچنان كه نام ها در ننگ !

هرچه پيرامون ما غرق تباهي شد .

آه ، باران ،

اي اميد جان بيداران !

بر پليدي ها - كه ما عمري است در گرداب آن غرقيم -

آيا‌، چيره خواهي شد ؟

فریدون مشیری

 گفت از کران باغ بکشی و دلبری

 دریافتم که چند صباح دگر جهان

 زودا که دشت مفرش دیبا کشد به روی

 بازش بهار ذوق سرود و سخن دهد

 گل دم‌به‌دم بنوشد از جام لاله می

 سال نو و بهار نو و روز نو رسد

 نقدی به دست آر کز آن باده‌ی کهن

 نوروز را به بزم طرب شو به یاد جم

 غم‌های کهنه تا بزداید تو را ز دل

 شعر کهن بخوان و شراب کهن بنوش

استاد یدا... بهزاد کرمانشاهی

سال جدید بر شما کوه نویسان و همنوردان مبارک...

امیدوارم قلمها و قدمهایتان همچنان در راستای اعتلای رشته مورد علاقه مان (کوه و کوهنوردی) توانا و پویا و سازنده باشد...

عید شما مبارک...

شاد باشید و سلامت...

دوستدار شما عزیزان :محمدباقر عیوضی

فقط لحظه ای بیشتر می طلبد تا همه چیز بهتر انجام پذیرد.وقتی عجله می کنید،تصمیم می گیرید،تعادل به هم می ریزد و وقتتان بیهوده صرف می شود.

برای دیدن زیبایی های اطرافتان وقت صرف کنید.

برای دیدارها،برای طبیعت،برای محیط اطرافتان و برای دیدنی ها وقت منظور کنید.

برای دیدن موزون ها و نا موزون ها،سایه ها و روشنی ها،برای فضاهای پر که باید خالی،و فضاهای خالی،که باید پر شوند وقت بگذارید.

برای دیدن تفاوت ها و توافق ها و برای موافقت ها و مخالفت ها وقت صرف کنید.

وقت صرف کنید تا جایگاه واقعی خویش را پیدا کنید.

وقت صرف کنید تا قالب خویش را و کلید هیجان ها و شور زندگی را بیابید و هرچه بیشتر بهتر...

وقت صرف کنید تا بالاخره خود را بیابید و بدانید که قبل از آن به دفعات بیشمار عوض شده اید.

قدردان تغییر و تحولات ظاهری و درونی خویش باشید.

بدانید و آگاه باشید که برای ریختن در ظرف خویشتن و قالب مطلوب باید تغییر شکل و ماهیت داد.باید خود را بیابید.

برای خواست های دیگران و فهمیدن آنها،برای جهت یابی و عبور از ابرها باید وقت صرف کرد.

برای پذیرش مسئولیت ها وقت منظور کنید.

برای زیبا شدن و تصفیه خویشتن وقت صرف کنید.زیبایی ای که هوش شما را برباید...

از کتاب:خوشی های دوران سخت

متنی و نصیحتی و شاید بتوان گفت منشوری از عزیز ارجمند ، جانانه جانان و ناب نابان موسیقی ،هنرمند بزرگوار و استاد بی بدیلمان نگاشته شده که نه فقط برای شاگردان و کارآموزان و رهجویان به وادی موسیقی بلکه برای دیگر مشتاقان عرصه های هنر و ورزش و حتی کوه و کوهنوردی،استادی و شاگردی و پاسداری از حریم کسوت و صفوت باید در نظر گرفته شود .

من به شخصه نکته ها یافتم از این متن و درسها گرفتم و احترام و عشقم به استاد دو چندان شد و انگیزه ای گردید تا آن را بازنشر دهم و به این گونه تذکاری باشد برایمان که یاد بگیریم و همچنان بدانیم که چه داریم و قدر گوهر درخشان و جود ایشان را بدانیم و آرزوی سلامتی و طول عمر برایشان داشته باشیم...

فرزندم،علی جهاندار.

روزی که تو و دیگر فرزندانم را به آموزش موسیقی آواز پذیرفتم به امید روزی بود که شاگرد شما باشم.چون این بالاترین سربلندی هر آموزگاری است.ولی باید بدانی که هنر موسیقی، در هر کسی، روزی دلپذیر و چشمگیر می شود که به پذیرش نهاد دیرپسند و سختگیر مردمان هنرشناس و بزرگوار ایران در آید.همچنان که این ملت کهنسال،در میان هزاران سخندان و شاعر نامی خویش به پنج تن به نامهای حافظ،سعدی،مولوی،فردوسی و نظامی گنجوی،صد در صد سرانگشت پذیرش نهاده است و...

و دیگر بزرگان به پذیرش نسبی ملت مشکل پسند ایران دست یافته اند.

باز هم حرکت...

 می بینم در همسایگی و کمی آنطرف تر که کارها و حرکتها تکراری و تنوع و ابداع کم شده  است. درست است باید قبول کرد در این زمانه ، وصف گل و بلبل و گشایش مسیرهای بلند و برنامه های چند روزه با وجود گرفتاری ها و مشکلات که افزون تر شده است و مزه زندگی واقعی را می برد و راه نفس را می گیرد ، کم رنگ تر شده است و کسی را نیست یارای دست یازیدن به دشمن که سرما سخت سوزان است...

برای رفع این معضل:

  اگر دست محبت سوی کس یازی 

     به اکراه آورد دست از بغل بیرون... که سرما سخت سوزان است...

گیلان جان...گیلان جان...

ایران کشوری کوهستانی است و با دارا بودن رشته کوههای البرز و زاگرس و گستردگی و طویل بودن و قلل فراوان این دو سلسله که این سرزمین را در برگرفته و همچنین قلل منفرد و پراکنده اش در اقصی نقاط ایران زمین، تنوع بی نظیری را از جمله ارتفاع و بلندا، نوع بافت سنگ(آهکی-گرانیت و...)، پوشش گیاهی ،جنگل،غار،دیواره،دره ، اشکفت ، قلعه های تاریخی و آب و هوای متنوع ، اقلیم کم نظیر و مردمانی با نژاد و گویش و فرهنگهای مختلف دارا می باشد .

استان سرسبز گیلان از این نعمت به نحواحسن و کامل برخوردار است و با بودن قلل شاه معلم،درفک،لاسه سر،کله قندی،آسمان کوه،دیزاب و ...رودخانه های خروشان و آبشارها و سواحل موج انگیز و قلعه رودخان و دیگر مواهب در فصول مختلف کشش زیادی در میان کوهنوردان برای اجرای برنامه های متنوع در این نقاط وجود دارد.

 کوهپیمایی از میشه ری به میدان بیستون و ادامه راه از ایل دره به سنقرآباد با همنوردان گرامیم از همدان-۲۷/۱۰/۹۲

سحر که از کوه بلند جام طلا سر می زنه...

زمین به دوش خود الوند و بیستون دارد

غبار ماست که بر دوش او گران بوده ست...

رفیقان می روند نوبت بی!!!نوبت:

ستوده شایق(مدیر وبلاگ نشاط کوهستان)،حسین جمالی از اصفهان،محسن نوری و سید محمد علی هاشمی...

سید محمد علی هاشمی رییس هییت کوهنوردی استان سمنان دار فانی را وداع گفت...

مرد بزرگی بود به عظمت نیزوار و شاهوار...

از همکاران و معلمین فهیم و نجیب آموزش و پرورش...

امین و الگوی دانش آموزان و جوانان...

 ومسئول انجمن کوهنوردی آموزشگاههای استان سمنان.

در کلاسهای مسئولین انجمنهای کوهنوردی مدارس کشور در استان اردبیل که مدرس این دوره بودم با ایشان آشنا شدم .

درختان اسکلتهای بلورآجین... 

کوههای نزدیک شهر و نیم روزه نعمتی هستند و در اصل می توان گفت همانند سالن و میدان ورزشی اند.

 و در صورتی که وقت را تنظیم کرد صعودشان می تواند جایگزین تمرینات هفتگی ورزشی ( سه روز یا چند نوبت در هفته ) گردد و سازنده تر است تا اینکه هفته ای یا ماهی یکبار قله ای را چندین ساعت صعود کرد و به حساب ورزش کردن گذاشت.

بدین ترتیب می توانیم به عنوان تمرینی مداوم و همیشگی و قابل دسترس آن را به انجام رسانده و هر کسی به تناسب سن و توان و جنسیت و وقت و بینش خود از این مهد مصفا و میدان ورزشی به صورت اصولی و چهار فصل  بهره مند گردد.

پنج شنبه ۱۲/۱۰/۹۲ استاد و پیشکسوت کوهنوردی  "محسن نوری"  مربی کاربلد و خوش استیل در شاخه های مختلف کوهنوردی پس از چند سال دست و پنجه نرم کردن با بیماری مزمن در گذشت...

با ایشان در کلاسهای مربیگری شیرپلا در دهه ۵۰ هم دوره بودم و به یاد د ارم که  شاگرد ممتاز آن دوره شدند و به خارج کشور اعزام گردیدند.

سالها افتخار دوستی و همنوردی و تدریس در کلاسهای آموزش کوهنوردی را با ایشان داشته و شاهد زحمات و تلاششان جهت تعمیم و گسترش این رشته بوده ام.

جدای از صعودهایی که در اقصی نقاط کوههای کشور و خارج داشته اند صعودهایی نیز بر روی دیواره بیستون و علم کوه با همنورد عزیزمان  حشمت حیدریان  انجام داده و با کوهنوردان کرمانشاهی دوست و خاطرات خوبی از ایشان در این خطه به یادگار مانده است.

روحش شاد و یادش گرامی

عکسی از گذشته و دوران جوانی بر سر قله توچال داشتیم که به اشتراک می گذارم.همچنین دو سال پیش نیز پستی جهت بهبود و سلامتی ایشان در وبلاگ گذاشته بودم...

پراو اینگونه نبود!!! یعنی هیچ کوهی اینگونه نبود!!!

دشتها هم اینگونه نبودند. چرا اینگونه نبودند؟!چون انسان اینگونه نبود.

چرا اینگونه شد؟ چون انسانیت مُرد و آدم، آدم را دارد می خورد و کوهها که مظهر استواری و محکمی و سختی و سنگ بودن هستند بوسیله انسان، پوک و خراشیده و چاک چاک شدند؛ چرا؟! به چه گناهی؟!

آنها (کوهها) که در طول تاریخ، زمین ما را با آب و چشمه های گوارایشان سیراب و زنده و با میوه های وحشی و گونه های گیاهی و جانوریشان، جهت تغذیه  رایگان بهره مند می کردند، چرا مورد بی مهری ما قرار گرفته اند و هر روز بیشتر و بیشتر آنها را تخریب می کنیم؛ چرا؟! به چه گناهی؟

و به چه جرمی آنها را تنبیه و نابود می کنیم و به دست خودمان تیشه به ریشه راز بقای خود و زمین می زنیم؟!

پراو اینگونه نبود. من که به یاد ندارم و دوستان کوهنورد هم یادشان می آید که:

پراو اینگونه نبود!

برنامه های اجرا شده در هفته اول دی ماه:

یکشنبه ۱/۱۰/۹۲...هم اندیشی و دگراندیشی با حضور جمعی از کوهیاران کوه نویس کرمانشاه

دوشنبه ۲/۱۰/۹۲...سنگنوردی دیواره بیستون و دیدار از غار انار...عیوضی-نامداری-رحیمی

سه شنبه ۳/۱۰/۹۲...کوهپیمایی طاقبستان...میرزاده-عیوضی

چهارشنبه ۴/۱۰/۹۲...به تمرین و آموزش سنگنوردی با دوستان بر روی دیواره سرطاق(طاق بستان) پرداختم... داهیم- ریاحی- رحیمی-نامداری

جمعه ۶/۱۰/۹۲...کوهپیمایی ارتفاعات منطقه پراو-شاآودالان...عیوضی-ریاحی-نامداری-رحیمی

همچون چهل سال گذشته جهت تعمیم و گسترش کوه و کوهنوردی و عشق و عاشقی در وادی این عرصه، دست از تو ای مهد مصفا و آزادگی،ای کوهستان برندارم...

و همچنان مشتاقان این مسیر سلامت و پویایی را هدایت و حمایت می کنم با چشمداشت لبخندی بر لب و رضایتی در دل و شادابی و سلامتی برای دوستداران این رشته،ویاد و یادگاری بر لوح ضمیر و جانهای بیدار و پاک و بی آلایش همچون کوهستان.

هیچ گاه یاد ندارم به درخواستی برای کوه رفتن، مخصوصا سنگنوردی جواب رد داده باشم با همه مشکلات...

برنامه های اجرا شده در هفته گذشته:

جمعه ۲۹/۹/۹۲...برف می بارد دیروز هم بارید...طاقبستان-صعود قله فرخشاه:عیوضی-میرزاده-بهرام بیگی

چهارشنبه ۲۷/۹/۹۲...در یک هوای صاف و آبی ولی سرد و سوزناک همراه با باد...صعود به دیواره بیستون-مسیر قرارگاه و کام اژدها:عیوضی-رحیمی

دوشنبه ۲۵/۹/۹۲...کوهپیمایی طاقبستان:میرزاده-عیوضی

یکشنبه ۲۴/۹/۹۲...طاقبستان-صعود مسیرهای دید و هم طناب:با حسین ریاحی-فرهاد نامداری و حسام الدین رحیمی

شنبه ۲۳/۹/۹۲...طاقبستان-صعود و بازدید از غار عینک و معرفی مسیرهای (خوش دست-دست خوش-اسپاسم-فریم-شیدا-با وفا و برند) در این رگه های سنگی به دوستان رحیمی و نامداری

آب!آب!...

برنامه های اجرا شده در هفته گذشته:

یکشنبه ۱۷/۹/۹۲...ادامه گشایش مسیر همنورد...(عیوضی-فرزاد و فرهاد نامداری)

سه شنبه ۱۹/۹/۹۲...ادامه گشایش مسیر همنورد...(عیوضی-ریاحی-رحیمی)

چهارشنبه۲۰/۹/۹۲...کوهپیمایی...(میرزاده-عیوضی)

پنج شنبه ۲۱/۹/۹۲...سنگنوردی بر روی مسیر شطرنج...(فرهاد نامداری-عیوضی)

جمعه ۲۲/۹/۹۲...صعود قله فرخشاه در هوای فعال و برفی(عیوضی-خلیلی)

در طی سالهای مربیگری کوهنوردی و آموزش و تدریس دروس تئوری و عملی کوهنوردی در اقصی نقاط کشور عزیزمان ایران،رسمی و غیر رسمی در سطوح مختلف و رشته های مختلف کوهنوردی و صعودهای ورزشی و تشکل های کوهنوردی در رده های سنی نوجوانان،جوانان و بزرگسالان،کلاسهایی برگزار وجهت انتقال فن و تجربه تلاش کرده ام که شمه ای از آنها را در این پست ارائه می نمایم.امیدوارم نقشی هرچند اندک در تعمیم و گسترش این رشته انسان ساز ایفا کرده باشم.

کلاسهای آموزشی کوهپیمایی(هدایت گروه) و سنگنوردی استان اصفهان-دهه 80

برنامه های اجرا شده در هفته گذشته:

یکشنبه ۱۰/۹/۹۲...(ساعت ۸ تا ۱۵) ادامه گشایش مسیر جدید "همنورد"- تاق بستان-پارک غربی:محمد باقر عیوضی-فرهاد نامداری

(ساعت ۱۵ تا ۱۸) تمرین بر روی مسیر:حسین ریاحی و حسام رحیمی هم به ما ملحق شدند...

دوشنبه ۱۱/۹/۹۲...(عصر) کوهپیمایی تاق بستان:عیوضی-میرزاده

سه شنبه ۱۲/۹/۹۲...(ساعت ۱۴ تا ۱۸) تمرین بر روی مسیر همنورد:عیوضی-ریاحی-نامداری-رحیمی

چهارشنبه ۱۳/۹/۹۲...با دعوت مربی ارجمند محسن نیکروش در افتتاحیه کلاس کارآموزی سنگ نوردی کوهنوردان دانشگاه علوم پزشکی حضور پیدا کردم و ساعتی مشوق این عزیزان بودم و ضرورت گذراندن کلاسهای آموزشی را بیان و مدارک کوه پیمایی آنها را تقدیمشان کردم...