وبلاگ کوهنوردی نیشابور و نیشابوری ها

<--به اولین وبلاگ ورزشی نیشابور و جامع ترین باکس اطلاعاتی کوهنوردی نیشابور خوش آمدید-->

وبلاگ کوهنوردی نیشابور و نیشابوری ها

<--به اولین وبلاگ ورزشی نیشابور و جامع ترین باکس اطلاعاتی کوهنوردی نیشابور خوش آمدید-->

4- گاهنامه 1

 

یاد یار

 

گیاه وحشی کوهم نه لاله گلدان

                                                                               مرا به بزم خوشیهای کودکانه مبر

به سردی خشن سنگ خو گرفته دلم

                                                                          مرا به خانه مبر , زادگاه من کوه است

 

و آنروز به گاه دهم شهریورماه 1353 کودکی , اولین اعتراض خود را در ونگ ونگ کودکانه اش به همگان اعلام داشت. سعید نام گرفت تا سعادتمند چون نامش گردد. ولی در عمر کوتاه خویش چندان سعادتی نیافت. البته از دست که ما آدمیان برای خویش تقسیم کرده ایم و چون در درک عمیق خویش , تلاطمی یافت ; همان کودکی , که در بلندای بینالود در لابلای کوههای به هم فشرده تکیه بر سنگ داده بود می دانست چقدر زود عروج خواهد کرد و می دانست روزی همین سنگ های سر به فلک کشیده او را در آغوش خواهند کشید و زمانی خواهد رسید که بستر ابدی او خواهند شد. وی پس از صعود های پیاپی و ممارست در این امر , چون آهویی تک صخره ها در نوردید و به آرزوی فتح بلندترین چکاد خلقت , اورست غار های جهان , راهی صعودی دیگر شد و غاری عظیم او را میزبان گشت. ((پراو)) دوست داشت کسانی را که عاشقانه می آیند برای خویشتن نگاه دارد و سعید عاشق بود...

سعید از سال 1370 بطور رسمی وارد هیئت کوهنوردی نیشابور شد.

صعود های بسیار زیادی را در زمینه کوهنوردی انجام داد.

سعید از جمله افراد فعال و پرکاری بود که در ساختن جانپناه دو شهید نیشابور سهم عظیمی داشت. تدریس کوهنوردی از ابتدای ورود به هیئت کوهنوردی به عنوان یک مربی نمونه و سرپرستی بسیاری از برنامه های هیئت کوهنوردی نیشابور را بر عهده داشت.سعید امینی با وجود سن کمی که داشت , شاگردان بسیاری را تربیت کرد که در حال حاضر آنان نیز در حال خدمت به کوهنوردان نوپا و کم تجربه ی باشند.

 

 

پاورقی:

آن مرد

که در دره های پر از عشق کوهها

چون باد می پیچید

و در سکوت شب های کوهسار آواز تنهایی را زمزمه می کرد

مردی از تبار عشق بود

مردی از جنس بلور